در ایران کمبود آب یکی از عوامل محدودکننده اصلی توسعه پایدار در دهه های آینده به شمار می رود. این موضوع یک مفهوم ساده است اما اطلاع داشتن از این که تمام آب مورد نیاز ما چگونه عرضه می شود، بسیار پیچیده باشد.. بهره مندی از منابع آبی نیازمند حفاظت و مدیریت صحیح وکارآمد آن در زمینه مصرف وتوزیع آب در کشور است واین مهم نیز مستلزم افزایش سطح سواد آب در افراد یک جامعه وبهبود مدیریت بهینه آب است.
آب ترکیب شیمیایی شگفتانگیز و یک منبع اکولوژیکی، مولفه اصلی برای آینده پایدار سرزمینهاست. در اهداف توسعه سازمان ملل تا سال 2030 همه دولتها باید دسترسی به آب سالم و بهداشتی برای همه مردم را ممکن سازند، اما گزارشها نشان میدهد چالش اصلی نه در کمبود آب، بلکه در مدیریت پایدار و یکپارچه است که توزیع عادلانه را با قدرت، ثروت و ناکارآمدی و فساد سیستماتیک درگیر کرده است. عامل مهم این چالش مدیریتی نیز درک ناقص و نادرست قدرت سیاسی و تصمیمگیرندگان و مصرفکنندگان در مورد منابع آب است. البته این امر بزرگترین مخاطره برای هر سرزمین است، چرا که در دنیای آینده و با چالش تغییرات اقلیمی، رشد جمعیت و مساله بقا، آب نقش تعیینکنندهای در سرنوشت ملتها داشته و تبدیل به کانون منازعات و مناقشات سیاسی و اجتماعی خواهد شد. در نتیجه فهم درست منابع آب و برطرف کردن چالشهای مدیریت آن با رویکرد بینرشتهای برای همه مردم ضمانتکننده آیندهای پایدار خواهد بود. توزیع و مصرف آب تابع تصمیمات درست سیاستگذاران در بخش قانونگذاری، اقتصاد آب، تکنولوژی، مشارکت و آموزش شهروندان است و هر بخش از اینها نیز به بخشهای مختلف دانش وابستهاند. از این رو حل مسائل آب باید مبتنی بر دانش و درک روشن از منابع آب و روابط بینرشتهای آن به منظور شناسایی چالشها و فرصتها در بستر محلی، ملی و جهانی باشد. سواد آبی و سوادآموزی آب به معنای درک منابع آبی به عنوان چیزی فراتر از یک کالا و آموزش رابطه متقابل انسان با منابع آبی است. منابع آب بیش از هرچیز قربانی فهم و درک و ارتباطند. عدم درک آب به این علت است که همپای مدرنیزاسیون جوامع، رویکرد اجتماعی و فرهنگی سنتی جوامع به آب از دست رفته و آب تبدیل به یک کالای مهم در جهت مصرفزدگی شده است. البته وقتی صحبت از سواد آبی میشود، منظور فقط تهیه جزوات آموزشی برای مردم نیست؛ منظور رفع نیاز دانشی همه سطوح است.به ویژه اینکه بسیاری از آسیبها و فجایع غیرقابل جبران زیستمحیطی و اجتماعی نه توسط مردم، بلکه توسط سیستم حکمرانی آب رقم خورده است.
در سرزمین ما آب را که بهطور تاریخی مسالهای ذاتا اجتماعی و محور معیشت است، به یک مساله صرفا مهندسی تقلیل دادهاند و بخش اجتماعی آب نیز در مدیریت منابع آب و پروژههای آبی جایگاهی ندارد. بودن پیوست مطالعات اجتماعی در پروژهها نیز زینتی است. فقر سواد آبی موجب شده مهندسانی که به اجتماعی بودن آب چندان اعتقاد ندارند؛ مطالعات اجتماعی پروژههای آبی را برای تصمیمگیری ضروری ندانسته و آن را به نمایشی صرفا برای خالی نبودن عریضه تقلیل دادهاند. چالشهای اجتماعی و اقتصادی زیادی چون تخریب جوامع، مهاجرتهای سرگردان به حاشیه شهرها، از بین بردن منابع طبیعی و جنگلها، از بین بردن زمینهای کشاورزی و خشک کردن تالابها و رودخانهها و... در حین انجام پروژههای انتقال آب و سدسازیهای بیامان؛ جوامع را به قربانیهای نه چندان با اهمیت پروژههای بزرگ حوزه آب و صنعت تبدیل کرده و اینها نتیجه بارز نقص دانش و نگرش حکمرانان آب به دیگر حوزههای علمی است. درک اینکه منابع آب ذاتا به فرآیندهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، تعصبات محلی و قومی و منازعات و مناقشات گره خورده و چیزی فراتر از هیدرولوژی و مهندسی است برای حکمرانان آب یک ضرورت بنیادی است. اینکه حکمرانان و تصمیمگیرندگان آب درک کنند که تصمیماتشان باید با دانش بینرشتهای تایید شود؛ بنیان سوادآموزی آب برای مدیریت پایدار آبی بوده و غفلت از این امر آینده آبی سرزمین را مبهم و ناپایدار خواهد کرد. سوادآموزی آبی در سطوح مختلف و با اهداف و رویکردهای متنوع و مناسب لازمه همه سیاستگذاریهای حوزه آب است. البته آموزش به روشهای قدیمی چندان گرهگشا نخواهد بود. آموزش باید مبتنی بر متد«چهار سی: 1- critical thinking: تفکر انتقادی 2-communication:ارتباط 3- collaboration:همکاری 4- creativity:خلاقیت» باشد و این متد برای هر نوع آموزشی در دنیای آینده و حال حاضر ضروری است.
مهمترین هدف این نوع آموزش، توانایی کنار آمدن با تغییر، یادگیری چیزهای جدید و حفظ توازن و تعادل در وضعیتهای ناآشناست. بخشی از برنامههای آموزشی باید مبتنی بر نوع نیازهای هر سطح تدوین شود، بدیهی است دانش آبی و مسوولیت در قبال آن برای یک کشاورز، یک زن خانهدار شهری و یک سیاستمدار فرق دارد، هرچند همه سطوح باید با آب و فرآیندهای آن آشنا شده و رابطه متقابل آن را با جامعه پیرامونشان درک کنند. ذکر این نکته ضروری است که باید سوادآموزی آبی به عنوان یک محور حیاتی سیاستگذاری عمومی در قالب آموزش مداوم و یک فرآیند دیده شود، نه یک پروژه با کارفرماهای متعدد. کشورهای جهان حتی در مناطق فقیر چون کنیا و نیجریه از چند سال قبل به آموزش آبی در همه سطوح در جهت سازگاری با کمآبی روی آوردهاند. سازگاری با کمآبی فقط سازهسازی، اجرای پروژههای سدسازی و انتقال آب نیست، بلکه افزایش دانش و تغییر نگرشهای قبلی در مورد آب و جایگزین کردن نگرشهای جدیدی که قابلیت خلق فرصتهای جدیدی را برای مردم دارند و همچنین تکمیل و اصلاح شیوههای ناقص است. بر این اساس در برخی کشورهای جهان بسته جدید منابع آموزشی تهیه شده و از مدارس و انجمنهای محلی شروع به توسعه دانش آب با بهکارگیری دانش بینرشتهای؛ از هنر، دانش بومی گرفته تا مهارتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و حقوقی با اهداف جهانی کردهاند. همچنین در بعضی از کشورهای جهان برنامهریزی در این خصوص مبتنی بر پژوهش بوده است. مثلا تحقیقی که در خصوص شاخص ارزیابی سطح سواد آب شرب شهری در سی و یک مرکز استان در چین انجام شده نشان داد که نمره سواد آب نسبتا بالا است، اما نمره رفتار آب نسبتا پایین است. این پژوهشها میتواند چشماندازی را برای سیاستگذاری در بخش آب روشن کند که برنامهها را مطابق با ضرورتها تدوین کنند. اینگونه پژوهشها در بخش روستایی و صنعت نیز بسیار مهم است و در حقیقت ارزیابی سواد آبی، راهی برای شناسایی محورهای مهم و لازم فرآیند سوادآموزی آبی میگشاید. رفتار آبی به این معناست که سیاستگذاران درک کنند چگونه منابع آبی را طوری مدیریت کنند که به اصلاح رفتار آبی عمومی در همه بخشها منجر شود. در حقیقت چالش همه جوامع «مصرف حریصانه آب» توسط بخشهای مختلف است که خود نتیجه تصمیمات ناقص بالادستی است. به عنوان مثال در بسیاری از جوامع شهری، 30 درصد تا 50 درصد از کل آب فرآوریشده برای آبیاری باغچههای خانگی مصرف میشود که مردم نمیخواهند از آنها دست بکشند؛ سواد آبی در سطح آموزش به مردم یعنی انتقال دانش برای بهکارگیری تکنیکهای کاهش مقدار آبی مصرفی برای آبیاری، آموزش برای جمعآوری آب باران و کاهش نیاز به آب شهری و استفاده از الگوی کشت و آموزش و مشارکت در حفظ منابع با استفاده درست است، اما در سطح تصمیمگیری بحث نرخ آب، جریمههای مالی برای بدمصرفی، راههای تصفیه و بازچرخانی و ... مطرح است؛ این یعنی برای مصرف بهینه به دانش بینرشتهای در سطوح مختلف نیاز است که نتیجه آن کاهش مصرف آب شود. در بخش کشاورزی از تولید تا مصرف نیز این امر بسیار مهم است. هدررفت آب در کلیه فرآیندهای کشاورزی از مصرف مستقیم حین آبیاری گرفته تا مقدار آب مجازی در محصولات کشاورزی و منابع غذایی یک مساله جهانی است و جلوگیری از این هدررفت در هر سطحی نیز یک ضرورت حیاتی برای حفظ منابع آب و خاک است. مردم در حالی به راحتی غذا را تبدیل به زباله میکنند که نمیدانند چگونه باعث اتلاف آب، افزایش انتشار گازهای گلخانهای و تسریع تغییرات آب و هوایی هستند و این کار چگونه بر کل اکوسیستم تاثیر منفی میگذارد. از این رو آموزش سواد آبی یعنی آموزش براساس نیاز مردم در سطوح مختلف برای شناخت موقعیت و مسوولیتشان در قبال آب است. مثلا دستاندرکاران کشاورزی در همه سطوح باید به دانش برآورد نیاز آبی قبل از کشت، تغییر الگوی کشت، تغییر نوع آبیاری، نحوه مشارکت در ذخیرهسازی آبهای زیرزمینی و آبخوانداری، تقویت صنایع تبدیلی و تکمیلی، روشهای ذخیره طولانی غذا مانند خشک کردن و متناسبسازی تولید و مصرف غذا با توزیع عادلانه آن یاد گرفته و البته سرمایه بهکارگیری دانششان را نیز داشته باشند. در ایران مثلا نه تنها در بخش توزیع و مصرف نابرابری وجود دارد، بلکه بین سرمایهگذاری در «آبهای سطحی و آبهای زیرزمینی» نیز ما شاهد نابرابری هستیم. درحالیکه سیستم حکمرانی با دانش ناکافی در حوزه آب سرمایههای عظیمی را به بهانه اشتغالزایی خرج انتقال آب بین حوضهای، سدسازی و آب شیرکنی برای مصرف صنایع آببری چون فولاد میکند، برای آبهای زیرزمینی که معمولا مورد استفاده کسب و کارهای خرد و متوسط کشاورزی و تامین امنیت غذایی میلیونها نفر است خود را کنار کشیده و نجات اشتغال این بخش را وظیفه خود نمیداند که این امر موجب هدر رفتن منابع عظیم آبهای زیرزمینی در بخشهای مختلف کشاورزی میشود. این چالش خود مصداق بارز نقص سواد آبی در سطح حکمرانی است. در این بخش سیستم حکمرانی به راهکار ناقصی مانند بستن چاههای آب کشاورزان اغلب فقیر روی آورده؛ بدون اینکه مسوولیت عواقبش که دامن زدن به فقرزایی و مهاجرت روستاییان و گسترش حاشیهنشینی و مسائل پیچیده آن است بیندیشد. سواد آبی با رویکرد بینرشتهای یعنی سیستم حکمرانی آب نگاهی عادلانه به کل سطوح داشته و سیاستگذاری مبتنی بر رانت و فساد و ناکارآمدی را پایان میدهد و همانگونه که دلواپس اشتغال در صنعت فولاد است، برای حفظ روستاها و زندگی روستایی نیز دغدغهمند است و با مشارکت در سرمایهگذاری در بخشهایی مانند صنایع تبدیلی و تکمیلی و اشتغال جایگزین، بدون آسیب زدن به روستاها و تولید و اشتغال، مصرف آبهای زیرزمینی را با مشارکت و سرمایهگذاری در کشاورزی پایدار کاهش دهد. در بخش مصرف نیز سواد آبی مصرفکنندگان برای تشخیص میزان آب مجازی به کاربرده شده در محصولات آببر و کاهش مصرفشان تعیینکننده است. سواد آبی یک ضرورت حاکمیتی است چرا که برای دستیابی و تحقق اهداف توسعهای در زمینه آب، باید گامهایی اساسی و عملی متناسب با شرایط بومی، فرهنگی، اقتصـادی، اجتمـاعی و اقلیمی به ویژه مشارکتی برداشته شود. جلب مشارکت اجتماعی مردم در حوزه آب نیز یک محور مهم سواد آبی با رویکرد بینرشتهای است. از آنجا که مردم در مواقع فقر و خطر تصمیمات شتابزده و ناصحیح میگیرند، مشارکت که در حقیقت نوعی خردجمعی است کمک میکند که دامنه تصمیمگیری اشتباه و فاجعهبار کاهش و مسوولانه درمورد آنچه باقی مانده است تصمیمگیری و برنامهریزی شود. مثلا درک مساله «تقلیلپذیری منابع آب زیرزمینی» و پاسخ به آن یعنی تلاش برای «پایدارسازی و حفاظت از آبهای زیرزمینی» نیاز به رویکرد مشارکتی دارد به این معنا که در سطوح مختلف باید درک شود که منابع آب زیرزمینی چون نمیبینیم بیشتر در معرض خطرند. پیشنیاز این درک، فهم این نکته که این منابع بیانتها نبوده و از بین رفتنیاند، است. اینکه نمایندگان مجلس ناگهان تصمیم میگیرند کشت برنج را در یک کشور نیمهبیابانی درگیر در تنش آبی آزاد کنند، دقیقا به این دلیل است که آنها درکی از تقلیلپذیری منابع آب ندارند و سوادآموزی آبی یعنی تغییر نگرش همه سطوح از کلان تا خرد برای اصلاح مواضع اشتباهی که بسیار مخاطرهآمیزند و تدوین قوانین و شیوههایی که دامنه خطر را کم کند، است. محور مهم دیگر سوادآموزی آبی عدالت اجتماعی در حوزه آب است. آب مسالهای است که همه مردم به نحوی در آن درگیرند، چه مصرفکننده آب شرب و چه صنایع بزرگ و کشاورزی؛ اما مساله مهم عدالت در توزیع و دسترسی منابع آبی است. یکی از تنشزاترین چالشهای آب نیز این محور است. سواد آبی در این محور یعنی اجرای عدالت در توزیع منابع آب به منظور جلوگیری از تنشهای اجتماعی و مناقشات ملی و محلی از یکسو و دسترسی همه مردم به آب سالم بهداشتی از سوی دیگر است. اگر سیستم حکمرانی آب و سیاستگذار در این مورد با نقص دانش روبهرو باشد و خود را به مهندسی و سازهسازی محدود کند، به زودی کشور با چالشهای جدی مواجه خواهد شد که امنیت را در سطوح مختلف مختل میکند.
نمونه اصلی این مساله بحث «کولبری آب» زنان و کودکان است که مصداق بارز ناعادلانه بودن دسترسی به آب شرب و بهداشتی است. نمونه دیگر آن وضعیت کم آبی روستاهای استانهای پر آبی چون خوزستان است که به کانون مناقشه تبدیل شده است. سواد آبی باید نگرشهای تبعیضآمیز را از تفکر سیستمی اصلاح کرده و سپس با کمک متخصصان حوزههای مختلف و دادههای معتبر، در جهت سازگاری با کمآبی و کاهش تنش آبی، ارزیابی جامعی در جهت کاهش نابرابری و توزیع عادلانه به عمل آورند.
در نهایت، سواد آبی نباید به پخش کردن بروشور و تبلیغات و کتابهای درسی تقلیل داده شود. سواد آبی داشتن دانش علمی و بینرشتهای در تمام سطوح برای شناختن منابع آب، فهم ارتباط بین دسترسی و استفاده عادلانه از آب، مشارکت در حفاظت از منابع آب و بحث و گفتوگو در مورد مسائل اجتماعی و فرهنگی مربوط به آب برای تحتتاثیر قرار دادن جامعه در جهت مصرف پایدار است. مخاطرات پیامد تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین، آلایندههای نوترکیب و آلودهکننده آبهای زیرزمینی و سطحی، زیرساختهای پیری که برای بسیاری از کشورهای جهان امکان مدرن کردنشان در دسترس نیست؛ زندگی در جهان آینده را سختتر خواهد کرد و آب کانون تصمیمگیری و تنشهای سیاسی جهانی خواهد شد. از آنجا که دانش یک منشأ مهم قدرت است، در جهت تقویت حمایت عمومی از سیاستهای زیستمحیطی در همه سطوح ابتدا باید به دانشی مجهز شد که این روابط را درک کرده و به عدالت اجتماعی حول منابع آبی باور داشته باشد. در چنین شرایطی است که میتوان انتظار داشت عموم مردم برای پیشبرد اهداف پایدارسازی و حفاظت از منابع آبی مشارکت کرده و غده جهالت بدخیم در حوزه آب مداوا شود.
منبع:
https://civilica.com
https://www.etemadnewspaper.ir
آب و عناصر وابسته به آن در فرهنگ ایران آن قدر بااهمیت است که شاید بتوان به پشتوانه آن یک دایرة المعارف بزرگ درباره آب نوشت. سرزمین ایران، دیاراحترام نهادن به آب است. در آثار مکتوب و شفاهی وباورهای کهن مردمان این سرزمین میتوان به وضوح احترام و تقدس ویژه را، نسبت به آب دریافت. آب دربیشتر باورهای کهن ایرانی، پاککننده و شوینده گناه است.
پیدایش و بقای گروههای انسانی، بدون وجود آب غیرقابلتصور مینماید. آب از عناصر اولیه و همگانی در تداوم حیات بشر است و از اینرو جایگاه آن درفرهنگهای گوناگون بهتناسب شرایط اقلیمی، موقعیت طبیعی، چگونگی، تعداد و مقدار منابع آب در دسترس،میزان پیشرفت فناوری و نیز شیوه مسلّط معیشت درسرزمینهای مختلف متفاوت است. از دیرباز یکی از تنگناهای اساسی حیات بشر، کافی نبودن آب و منابع آبی برای رفع نیازهای مختلف اودر زمینۀ کشاورزی، دامداری و دیگر مصارف انسانی بوده است. نیاز روز افزون انسان به آب از یکسو وکمبود آن از سوی دیگر به ویژه در مناطق خشک ونیمه خشک جهان، که ایران نیز از این مناطق به شمارمیرود، باعث افزایش توجه به این مقوله درادبیات عامه شده است.
آب در ایران باستان
در ایران باستان، ایزد بانوی آب، آناهیتا، ایزدی. قدرتمند، برازنده و محبوب بود.در بعضی اساطیر و افسانه ها نماد باروری، خلوص، حکمت، برکت و فضیلت است. در باور ایرانیان پیش از اسلام که با مذهب پندار نیک، » زرتشت گره خورده است، علاوه بر شعاربه پاکی جسم و طهارت و « گفتار نیک، کردار نیک نقش و ارزش آب نیز توجه ویژه شده و اهمیت فوقالعادهای برای آن قائل شده است. در ایران باستان آب مقدس به شمار میرفته و به عقیده زرتشتیان، آب پس از آتش، مقدسترین عنصر است.
آب در فرهنگ عوام
در فرهنگ عامه آب آبادانی میآورد. کنار دریا، رود و نهر همیشه زندگی جاری است. از همین رو جریان آب همراه حیات خاکی به حیات فکری با « پاکی » ،« روشنی » ،« صافی » . امان نیز راه برده است این مایع حیاتبخش در باورمان عجین شده است.در آیین ایرانیان « آب » ، جدای از این باور جهانشمول مقدس است که هستی از آن میجوشد، نطلبیده اش مراد است و بر راه مسافر و پشت پایش که ریختهمیشود، روشنی راهش خواهد شد. قصه ها و غصه ها داریم ما از این آب که گاه افسانه وار ما را از هفت دریا میگذراند و به دریای جاودانگی می برد.
در قرآن 99 بار به کلمۀ آب اشاره شده که نشانۀ اهمیت آن است. در نهجالبلاغه اشاراتی در باب دعای باران، فواید باران، علل بارانخواهی، شگفتی آفرینش آب از هوا، آب از دیدگاه عارفان و... آمده است که دلالت بر وسعت اندیشه هایی دارد که در بطن این عنصر جمع شده است.
گاهی این اندیشه ها در مورد آب به خرافاتی تبدیل شده و در بین مردم یک ناحیه رواج یافته است. در ایران اعتقاد دارند:
- اگر پشت سر مسافر آب بپاشند، مسافر حتماً به سلامت و به زودی مراجعت خواهد کرد.
- ریختن آب جوش در غروب توی باغچه شگون ندارد و معتقدند که باعث آزار و اذیت از ما بهتران میشود.
- بعد از سال نو پاشیدن آب در مقابل در ورودی منزل شگون دارد و خوشبختی می آورد.
- روز چهارشنبه سوری آوردن آب از چشمه ویا رودخانه شگون دارد و برکت و خوشی به همراه می آورد به شرط آنکه در کوزه تازه و آب ندیده بوده باشد.
- لیوان آب اگر برگردد، روشنایی است و شگون دارد.
- آب اگر در گلو گیر کند، سوغاتی برای آن شخص می آورند.
- دیدن آب در خواب هم برای خود فلسفه ای دارد و معتقدند که اگر آب صاف و روشن باشد،شادی و خوشی و فراوانی و اگر راکد باشد، غم واندوه و بالاخره چنانچه گل آلود باشد، مشکلات وگرفتاری خواهد بود.
کم آبی و مقابله با آن در ایران
ایران سرزمینی خشک و کم باران است و نزدیک به یکسوم متوسط بارندگی سالیانه در جهان را دارد. به این جهت آب و باران از دیرباز در فرهنگ ایران جایگاه ویژهای داشته است. آلوده نکردن آبها ازسوی ایرانیان موضوعی است که بسیاری از تاریخ-
نویسان اروپایی و جهانگردان به آن اشاره کردهاند. برای مقابله با کم آبی و کمبارانی از گذشتههای دوردو جریان موازی در تاریخ ایران شکل گرفت: جریان اول ناظر بر ابداع و به کارگیری انواع فناوریهای مرتبط با آب بوده است. ایرانیان مبدع قنات یا کاریزبوده اند. آنها به این طریق آب را از اعماق زمین به سطح میآوردند. سازههای مختلفی مانند آبانبار، سدو بند، یخچال، انواع نهرها و جویهای ویژه آبیاری از جمله دیگر فناوریهایی است که نیاکان ما برای بهرهبرداری بهتر از منابع آب به کار میبستند. وجود پیشه هایی مانند میراب، که در برخی شهرها احترام او از هر صاحب منصبی بالاتر بوده است، نشانه های دیگر این موضوع است. جریان دوم به صورت باورها، آداب وآیینهای بسیار متنوع درباره آب و باران بوده است.
نقش و حضور بنیادی آب در اسطوره های آفرینش و تداوم آن در فرهنگ جاری و باورها وآیینها، ازجمله جهان بینی های فرهنگ انسانی است که به تناسب شرایط حاکم بر پیدایش و شکل گیری فرهنگها، در مناطق مختلف صورتهای متفاوت دارد. ایران ازجمله سرزمینهایی است که به لحاظ شرایط ویژه جغرافیایی و اقلیمی و تنوع زیست بوم ونیز نحوه معیشت و جهانبینی حاکم بر ذهن و اندیشه مردمانش، در مورد آب پیشینه غنی و پرنقش و رنگی دارد که در دوره های مختلف تاریخی تا به امروز استمرار یافته است.
آب در اندیشه های ادبی
اندیشه های مربوط به آب و حیات بخشی آن از ذهن و اندیشۀ مردم در گذر زمان به متون ادبی راه یافته است و هنرمندان با تصاویر ادبی این اندیشۀ خود را انعکاس داده اند. برای نمونه انسان، نخستین دیدار رویارویی با خود را در آب دید، در سطح صاف وروشن چشمه ها و آبگیرها و از آنجا آب با رازهای نهفته در هم آمیخت و انسان، آیینه را از آب آموخت و آیینه را ساخت و آب و آیینه نماد پاکی و روشنی شدند و آب و آیینه با هم بر سفره پیوند زندگی نشستند و بر سفره نوروز و بر سفره باورها و دلها و... بدین گونه بود که آب مقدس شد و مظاهر قدسی پیدا کرد.
در اشعار ارزشمند شاعران بزرگی چون حافظ وفردوسی بارها به تبیین مباحثی درباره آب و عناصر: وابسته به آن پرداخته شده است.
آب در شاهنامه فردوسی بدین شرح آمده است:
فردوسی صفت روان بودن آب را برگرفته و آن را جهت محسوس نمودن طبع و ذوق نویسنده استفاده کرده و گفته است:
چو طبعی نباشد چو آب روان
مبر دست زی نامه خسروان
فردوسی در بیت دیگری صفت تطهیرکنندگی را گرفته و گفتار پیغمبر را به آب تشبیه کرده که پاک کننده گناهان به شمار میرود:
به گفتار پیغمبرت راه جوی
دل از تیرگیها بدین آب شوی
حکیم توس در بیت دیگری آب را به داشتن نیروی فروکش کننده خشم توصیف کرده و گفته است:
بها گفت بگذار بر چشم من
یکی آب بر زن برین خشم من
آب در اشعار حافظ نیز نمودهای فراوان وگستردهای داشته است؛ از جمله در بیتی به آب حیات و جاودانبخشی آن اشاره شده و گفته است:
سکندر را نمی بخشند آبی
به زور و زر میسر نیست این کار
گاهی نیز به زیبایی و فرحبخشی آب اشاره کرده و به خصوص به آب رکناباد و صفای گردش آن توجه کرده است:
بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت
کنار آب رکناباد و گل گشت مصلی را
شیراز و آب رکنی و این باد خوش نسیم
عیبش مکن که خیال رخ هفت کشور است
آب در معانی نمادین
آب در معانی سمبلیک: آیینه، اصل مؤنث، باروری، پاکی، تجدید نیرو و در باورهای قومی و اساطیری: عنصر آغازین و ابدی، تطهیرکننده مردگان، بخشنده زیبایی، شفابخش و ... آمده است.
حرمت آب و نیاز انسان به آن در سراسر تاریخ و زندگی انسان نقش بسته است. شادمانی دسترسی به آب از دیرزمان، بخشی از شادی ها و جشن های پرخاطره ایرانی بوده است.
آیین ها و جشن های مربوط به آب در ایران
آب در پیدایش شادیها و برگزاری جشنهای ایرانی تأثیر داشته است. ایرانیان به بهانه های مختلف شادی خود را از وجود آب ابراز می داشتند.چون جشن آبانگان ، جشن آبریزگان، جشن آب زور و...
در پایان باید گفت فرهنگ عامیانه، فرهنگی بنیادی و جوشیده ازقلب های پاک و صمیمی است که عدالت و صداقت در آن موج میزند. در این فرهنگ اندیشه ها وتجربه های روزمره بشر درباره پدیده های گوناگون نمود یافته است. آب یکی از مهمترین عناصر و پدیده ها در زندگی بشر است که در تار و پود زندگی و افکار او رسوخ دارد. انسان از آغازترین لحظه های حیات دریافت که باید به این عنصر حیات بخش به دیده تقدس بنگرد تا بتواند با حفظ آن، زندگی خویش را پایدار گرداند. بر این مبنا تلاش کرده است تا درطول حیات خود آرزوها و آرمان های خویش را درقالب باورهای دینی و مذهبی، اندیشهه ای ملی و حتی خرافه و نگرش های عامیانه با آب پیوند بزند و ازنعمات آن برخوردار گردد. ایرانیان جشن های متعددی درباره آب داشتند و به این وسیله شادی خود را ازداشتن آب در سرزمین خود آشکار می کردند. از اینرو آب و پدیده های وابسته به آن در اندیشه های ایرانیان باستان، شعرها و نوشته های شاعران و نویسندگان،گفتارهای روزمره و شفاهی مردم و فرهنگ عامیانه نمودهای گسترده و قابل توجهی یافته است.
منابع
حسینی جهانگیر،سیدآمنه فخری،فاطمه. آب در فرهنگ و ادب عامه: فصلنامه پژوهشهای ادبی و بلاغی، سال هفتم، شماره 27 ، تابستان 1398
انصاری، جمال ( 1391 ). آشنایی با فرهنگ عامه واقوام ایرانی: مروری بر آداب و رسوم، اعتقادات وعادات محل . ی تهران: سبحان نور.
بلوکباشی، علی ( 1387 ). در فرهنگ خود زیستن و به فرهنگهای دیگر نگریست . ن تهران: گلآذین.
بیهقی، حسینعلی (بیتا). مفاهیم و ویژگیهای فرهنگ مردم مشهد: اداره کل فرهنگ خراسان.
تفضلی، احمد ( 1354 ). مترجم. مینوی خر.د تهران:بنیاد فرهنگ ایران.
جابز، گرترود ( 1395 ). فرهنگ سمبل ها اساطیر وفولکلور.مترجم محمدرضا بقاپور. تهران: اختران.
جعفری قنواتی، محمد ( 1394 ). درآمدی بر فولکلورایران تهران: جامی.
حاجیزاده میمندی، مسعود ( 1384 ). الگوی پژوهش در فرهنگ عامه: چگونه در فرهنگعامه تحقیق کنیم . ؟ یزد: علم نوین.
داد، سیما ( 1382 ). فرهنگ اصطلاحات ادبی: واژهنامه مفاهیم و اصطلاحات ادبی فارسی و اروپایی (تطبیقی و توضیحی) تهران: مروارید.
دانشنامه فرهنگ مردم ایران( 1391 ). زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
دایرةالمعارفتشیع( 1391 ). زیر نظر احمد صدر حاج سیدجوادی، کامران فانی، بهاءالدین خرمشاهی.تهران: حکمت.
ذوالفقاری، حسن و شیری، علیاکبر ( 1394 ) باورهای عامیانه مردم ایران تهران: چشمه.
بحران آب در ایران یکی از بزرگترین مشکلاتی می باشد که در سالهای اخیر تمام جوانب زندگی و صنعت را تحت تاثیر قرار داده است. دلایل زیادی برای رخ دادن این بحران وجود دارد که برخی به شرایط آب و هوایی و اقلیمی مرتبط بوده و برخی به دلیل سو مدیریت در این حوزه می باشد.
دلایل بحران آب در ایران
ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی به عنوان یکی از کشورهای خشک و نیمه خشک شناخته شده و این مساله مخصوصا در بخش های شرقی و مرکزی بیشتر دیده میشود. علاوه براین، دلایل متعددی در رخ دادن و مواجه شدن با کمبود و بحران آب در ایران وجود دارند که برخی از آنها عبارتند از:
خشکسالی و بحران آب در ایران
در حالت کلی ایران از جمله کشورهایی می باشد که بارندگی کمی در طول سال داشته و به همین دلیل اغلب مناطق آن بیابانی و کویری بوده و با کمبود منابع آبی مواجه است. علاوه براین، در دو دهه اخیر با مشکل خشکسالی مواجه هستیم و به شدت بر میزان بارندگی ها در طول سال تاثیر منفی ایجاد نموده است. به طوریکه متوسط بارندگی 154 میلیمتری در سال به 150 میلیمتر کاهش یافته است.
افزایش جمعیت
رشد جمعیت و افزایش مصرف آب از دیگر مواردی می باشد که باعث تشدید بحران آب در ایران شده است. رشد جمعیت در دهه شصت و هفتاد نیاز به منابع آبی را افزایش داده و در مقابل خشکسالی نیز با آن همسو شده و در نهایت به کاهش آب های زیرزمینی و ذخایر آبی در سدها منجر شده اند.
مصرف بی رویه و سوء مدیریت منابع آبی
عدم رعایت استانداردها در کشاورزی و بخش های صنعتی و حتی زندگی شهری همگی باعث شده اند تا مصرف آب در ایران بی رویه و غیر قابل مقایسه با سایر کشورها باشد. استفاده از روش های آبیاری غرقابی، آبیاری فضای سبز شهری و شستشوی معابر و غیره با آب آشامیدنی از بزرگترین مشکلات در ایران می باشند که همه ساله بحران آب را جدی تر می کنند. علاوه براین، در کارخانجات و کارگاه های تولیدی و معادن نیز آب زیادی مصرف و آلوده شده و در نهایت به عنوان آب غیر قابل استفاده از چرخه خارج خواهند شد.
راهکارهای مدیریت آب
همان طور که اشاره شد برخی از دلایل که منجر به جدی تر شدن بحران آب در ایران شده اند؛ از قبیل خشکسالی و کاهش بارندگی غیر قابل کنترل می باشند. در مقابل برخی دیگر از دلایل را می توان با مدیریت صحیح و استفاده از تکنولوژی و فناوری تا حد زیادی رفع نمود. از جمله راهکارهای مدیریت آب در ایران می توان به موارد زیر اشاره نمود:
استانداردسازی کشاورزی و آبیاری
بیشترین مصرف آب را در بخش های کشاورزی شاهد هستیم و سالانه مقدار زیادی از آب سفره های زیرمینی و چاه و قنات ها توسط مزارع کشاورزی استفاده میشود. علاوه براین، در این صنعت از کودهای شیمیایی و آفت کش های شیمیایی به وفور استفاده شده و به همین دلیل منجر به آلوده شدن آب ها می شوند. استفاده از روش های آبیاری نوین از جمله آبیاری قطره ای و انتخاب محصولات مناسب با هر اقلیم برای کشت از جمله راهکارهای مدیریت آب در این حوزه می باشند.
مدیریت بحران آب در ایران با بازیافت فاضلاب
یکی از بهترین راهکارهای مدیریت بحران آب در ایران و سایر کشورها، بازیافت فاضلاب و بازگردانی آب های خاکستری می باشد. استفاده از تجهیزات تصفیه آی در کارخانه ها، کشتارگاه ها، واحدهای درمانی و آب های خاکستری تولید شده در مناطق مسکونی یکی از بهترین راهکارها برای استفاده مجدد از این آب ها در کشاورزی و واحدهای صنعتی می باشد. جالب است بدانید که عمان که از جمله کشورهای درگیر با کمبود منابع آبی قابل شرب می باشد، موفق به بازیافت 100 درصدی فاضلاب و بازگردانی 78 درصد آنها برای مصرف در بخش های کشاورزی و صنعتی شده است.
مدیریت منابع آبی با تصفیه آب
مناطق شرقی و مرکزی و همچنین جنوب ایران به شدت با بحران آب مواجه می باشند و به همین دلیل از چاه ها و برکه هایی با آب های غیر استاندارد استفاده می کنند. به منظور عبور از این شرایط و حفظ سلامتی و جان انسان، بهتر است با استفاده از تجهیزات تصفیه، آلودگی ها و میکروب و میکروارگانیسم های موجود در آنها از بین بروند. انجام این فعالیت ها نیاز به مدیریت بزرگی داشته و با صرف هزینه و اختصاص بودجه بدون شک می توان شرایط را برای زندگی بهتر در کنار مدریت منابع آبی فراهم نمود.
آب شیرین کن صنعتی
علاوه بر کمبود منابع آبی و کاهش بیش از اندازه بارندگی، مشکل شور بودن آب دریاهای که شمال و جنوب ایران را احاطه کرده اند نیز بر این مساله تاثیر منفی ایجاد کرده اند. در مناطق کویری و مرکزی و شرقی ایران نیز اغلب منابع آبی به دلیل سطح بالای املاح در آنها شور و غیر قابل شرب می باشند. یکی از راهکارهای ارائه شده در این زمینه، استفاده از تجهیزات آب شیرین کن صنعتی می باشد که می تواند آب های شور را قابل شرب کند.
روش های زیادی برای شیرین سازی و تصفیه آب شور دریا وجود دارد که از مهم ترین آنها می توان به روش های غشایی، حرارتی و ترکیبی اشاره نمود. این آب ها می تواند به منبع مناسبی برای آبیاری مزارع و باغات و همچنین واحدهای صنعتی و کارخانه ها تبدیل شوند.
اصلاح تاسیسات آبرسانی
استفاده از تاسیسات غیر استاندارد برای شبکه های آبرسانی بین شهرها و حتی در مناطق مسکونی باعث شده است تا نشتی آب به وفور مشاهده شود. به عنوان مثال در اغلب منازل مسکونی شیرآلات آشپزخانه و سرویس بهداشتی چکه میکند. مقدار آب هدر رفته در این شرایط شاید به ظاهر زیاد نباشد، اما واقعیت این است که حجم بسیار زیادی از آب های قابل شرب به همین دلیل هدر می روند. نظارت و بررسی وضعیت تاسیسات در شبکه های آبرسانی از دیگر راهکارهای مدیریت آب در شرایطی می باشد که ایران به شدت با بحران آب مواجه است.
جداسازی آب شرب و غیر قابل شرب
یکی از بزرگترین مشکلاتی که در ایران وجود دارد این است که آب مورد استفاده برای آبیاری فضای سبز و شستشو و حمام و سرویس بهداشتی قابل شرب می باشند. اغلب کشورهای توسعه یافته و پیشرفته آب شرب و غیر قابل شرب را در زندگی شهری از هم جدا نموده و قطعا مدیریت منابع آبی با این شیوه بهتر انجام میشود.
همچنین لازم به ذکر است که برخی از شیرآلات دارای سیستم هواساز بوده و باعث میشود تا آب با فشار بیشتر همراه با هوا از آنها خارج شود. این تجهیزات تاثیر بسیار زیادی بر کاهش مصرف آب داشته و می تواند مصرف آب در محیط های مسکونی را بهتر مدیریت کند و شرایط را برای عبور از بحران آب در ایران فراهم نماید.
منابع:
https://ig7.ir
https://plus.irna.ir
ظاهرا بحران آب (که بارشهایِ دو سال اخیر موجب شده بود فراموشش کنیم) دوباره قرار است به صورت ما سیلی بزند. دادههایِ یک مقاله علمی کاملا جدید که در مجله معتبر و مشهور «نیچر» منتشر شده، نشان میدهد ایرانیها در بازه زمانی سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۵ میلادی، معادل ۲ برابر مساحت دریاچه ارومیه در پرآبترینِ حالت آن، آب از زیرِ زمین بیرون کشیدهاند.
برآوردهای علمی نشان میدهند که حدود ۸۵ درصد از منابع آبی که در منطقه خاورمیانه مورد استفاده قرار میگیرند، در بخش کشاورزی به مصرف میرسند. به این ترتیب، واضح است که دستکم در این منطقه از جهان، میان برداشت از منابع آب و امنیت غذایی، درهمتنیدگیِ گستردهای وجود دارد.
این اما در حالی است در میان کشورهای منطقه، وضعیت بحران آب در ایران، در زمره بدترینها قرار دارد و حالا دوباره به یک نگرانیِ فوری بدل شده است. در دو سال اخیر، میزان بارندگیها در سراسر کشور اندکی از میانگین بلندمدت بالاتر بود. از آن سو، سیلابهایِ بهار ۱۳۹۸ (که به گفته حسن روحانی، رییسجمهور، حدود ۵۰۰ میلیارد مترمکعب بارش در کشور را به دنبال داشت) این توهم را ایجاد کرد که «ترسالی» برگشته است.
این در حالی است که ایران به تنهایی حدود ۳۴ درصد از تمامِ مصرفِ آب در منطقه خاورمیانه را به خود اختصاص میدهد و ۶۰ درصد از نیاز ایران به آب هم از سفرههایِ آبِ زیرزمینی تامین میشود. تکاندهندهتر اینکه میزان برداشت از این منابع آب زیرزمینی در ایران، ۳ برابر سریعتر از میزان بازیابیِ این منابع است.
دادههای نگرانکننده از تخلیه منابع آب زیرزمینی در ایران
واقعیتِ علمی اما این است که نه تنها «ترسالی» وجود ندارد، که تغییراتِ اقلیمی در ایران و بسیاری نقاط جهان در واقع بلندمدتتر از چرخههایِ خشکسالی-ترسالی هستند. فراتر از این، دستاندازیِ حیرتانگیز ما به سفرههایِ آب زیرزمینی در دهههای اخیر، وضعیتی به مراتب نگرانکنندهتر از عدمِ بارش نزولات جوی را هم بر سر ایران آوار کرده است.
دادههای یک مقاله علمی کاملا جدید به قلم «سمانه اشرف»، «علی ناظمی» و «امیر آقاکوچک» که در آپریل ۲۰۲۱ میلادی در مجله معتبر و مشهور «نیچر» (Nature) منتشر شده، نشان میدهد که تخلیه سفرههایِ آبِ زیرزمینی در ایران تا چه اندازه تکاندهنده بوده است.
ایران در فاصله سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۵ میلادی، حدود ۷۴ کیلومتر مکعب از آبهای زیرزمینی خود را استخراج کرده است. هر کیلومتر مکعب آب، معادل ۱ تریلیون لیتر آب است و ۷۴ کیلومتر مکعب، معادل ۷۴ تریلیون لیتر آب، عددی که ۱۲ صفر دارد.
دادههای این مقاله، با استفاده از اطلاعاتِ در دسترس در مورد ۳۰ حوضه آبریز (Drainage basin) و ۴۷۸ زیر-حوضه آبریز در ایران به دست آمده است. نویسندگان مقاله، تاثیر عوامل طبیعی و انسانی بر تغییرات ذخایر آب در این حوضههای آبریز را در فاصله سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۵ میلادی بررسی کردهاند و به این نتیجه رسیدهاند که میزان کاهش منابع آبی در این حوضهها، در این فاصله زمانی به حدود ۷۴ کیلومتر مکعب میرسد.
ما چقدر آب از زیرِ زمین بیرون کشیدهایم؟
برای اینکه تصوری از این میزان آب داشته باشیم، باید مکعبی را تصور کنیم که هر یک از ابعاد آن یک کیلومتر طول دارند. این معادلِ یک کیلومترِ مکعب آب است و ۷۴ کیلومتر مکعب، یعنی ۷۴ عدد از این مکعبهایِ فرضی. هر کیلومتر مکعب آب، معادل ۱ تریلیون لیتر آب است و ۷۴ کیلومتر مکعب، معادل ۷۴ تریلیون لیتر آب، عددی که ۱۲ صفر دارد.
دادههای این جدول، نشاندهنده میزان تخلیه منابع آب زیرزمینی در هر یک از حوضههای آبریز منتخب است.
این تقریبا معادل با ۲ برابر حجم آبی است که در پرآبترین وضعیت، در دریاچه ارومیه وجود داشته است (حدود ۴۶ کیلومتر مکعب در سال ۱۹۹۶ میلادی). این یعنی ما ایرانیها، تنها در فاصله زمانیِ سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۵، حدود ۲ برابرِ پرآبترینِ حالتِ دریاچه ارومیه، آب از زیرِ زمین بیرون کشیدهایم و در واقع هدر دادهایم. این، داستانِ این بازه زمانی است و اگر بازه زمانیِ گستردهتری را در نظر بگیریم، عمقِ وخامت شرایط ما هم روشنتر میشود.
«اضافه برداشت آب» در ۷۷ درصد از مساحت ایران
از آنسو، چنانچه این مقاله نشان میدهد، تقریبا تمامی حوضههایِ آبریزِ اصلی در ایران در بازه زمانی ۱۴ ساله مورد مطالعه، کاهش حجم داشتهاند، کاهش حجمی که بین ۲۰ درصد تا ۲ هزار و ۶۰۰ درصد از منابع آبی این حوضههای آبریز را در بر میگیرد.
این در حالی است که حوضه آبریزِ «بختگان» در استان فارس، که حدود ۳٫۵ درصد از جمعیت ایران را بر میگیرد، با افت حدود ۲ هزار و ۶۰۰ درصدی، بیشترین «درصدِ» افت در ذخایرِ آبی را در این مدت تجربه کرده است. در مقابل، حوضه آبریزِ «هراز-قره سو» در شمال ایران، که حدود ۴ درصد از جمعیت ایران را در بر میگیرد، کمترین میزانِ کاهش در ذخایر آبی (معادل حدود ۲۰ درصد) را تجربه کرده است.
بر این اساس، در حدود ۷۷ درصد از مساحت ایران، «اضافه برداشت» بسیار شدید از منابع آبی رخ میدهد و این موجب افزایش شوریِ خاک در سراسر کشور و افزایش تناوبِ مواردِ فرونشست خاک در دشتهای ایران هم شده است.
بالاترین افت در ذخایرِ آبی در حوضه آبریزِ «کویر نمک» رخ داده که حدود ۲۶ درصد از جمعیت ایران را هم در خود جای داده است. ذخایرِ آب در این حوضه آبریز، در بازه ۱۴ ساله مورد مطالعه، حدود ۲۰ کیلومتر مکعب کاهش پیدا کردهاند.
همچنین، دادههای این مقاله نشان میدهند که هر چند خشکسالیِ ناشی از کاهشِ بارندگیها هم در کاهشِ قابلتوجه ذخایرِ سفرههایِ آبِ زیرزمینی در ایران موثر بوده است، تخلیه سفرههایِ آب زیرزمینی در ایران عمدتا ناشی از فعالیتهای انسانی به وقوع پیوسته است.
این در حالی است که به باورِ نویسندگان، تداوم مدیریت ناپایدار این سفرههای آب زیرزمینی میتواند به تاثیراتی غیرقابل بازگشت در حوزههای آب، «امنیت غذایی» و «امنیت اجتماعی و اقتصادیِ» ایران ختم شود.
شوک به امنیت غذایی ایران
دادههای این مقاله اما از وجهِ نگرانکننده دیگری هم پرده بر میدارند که نشان میدهد کاهش منابع آبیِ ایران، امنیت غذایی کشور را هم تحتالشعاع قرار داده است. بر این اساس، کاهش سطح منابع آب زیرزمینی در ایران، عمدتا در آن دسته از حوضههایِ آبریزی متمرکز شده که در غرب، جنوبغرب و شمالغرب ایران قرار دارند، یعنی دقیقا همان مناطقی که بیشترین میزان غلاتِ استراتژیک ایران، (گندم و جو) را تولید میکنند.
به عنوان نمونه، آنچنان که این مقاله نشان میدهد، حوضه آبریز «کرخه» که به تنهایی ۹ درصد از مناطق تحت کشت ایران و ۱۱ درصد از تولید گندم در کشور را به خود اختصاص داده، سالانه معادل ۰٫۰۸ کیلومتر مکعب از منابع آب زیرزمینی خود را در فاصله سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۵ از دست داده که به معنی حدود ۱٫۰۸ کیلومتر مکعب در سراسرِ این ۱۴ سال است.
چه بلایی بر سرِ خودمان آوردهایم؟
این مقاله تاکید میکند که عاملِ اصلیِ بروز این وضعیت، فعالیتهای انسانی بودهاند و نه عوامل طبیعی همچون کاهش نزولات جوی. به طور مشخص، در بازه ۱۴ ساله مورد مطالعه، تعداد حلقه چاههای ثبت شده و مجاز در کشور، از ۴۶۰ هزار مورد به ۷۹۴ هزار مورد افزایش یافته است که کمترین میزان افزایش در «ابرقو» و به میزان ۱٫۹ درصد و بیشترین میزان افزایش هم در هامون (هیرمند) و به میزان ۳۵۰ درصد بوده است.
حوضه آبریز «کرخه» که به تنهایی ۹ درصد از مناطق تحت کشت ایران و ۱۱ درصد از تولید گندم در کشور را به خود اختصاص داده، سالانه معادل ۰٫۰۸ کیلومتر مکعب از منابع آب زیرزمینی خود را در فاصله سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۵ از دست داده که به معنی حدود ۱٫۰۸ کیلومتر مکعب در سراسرِ این ۱۴ سال است.
ایران حدود ۹۰ درصد از منابع آبی خود را برای کشاورزی مصرف میکند و این در حالی است که مناطقی که به دلیل اضافه برداشت از منابع آب زیرزمینی با خطر فرونشست روبهرو شدهاند نیز حدود ۷۱ درصد از جمعیت کشور را در خود جای میدهند و ۷۰ درصد از تقاضای آب در ایران هم به همین مناطق مربوط میشود.
این در حالی است که ایران به تنهایی حدود ۳۴ درصد از تمامِ مصرفِ آب در منطقه خاورمیانه را به خود اختصاص میدهد و ۶۰ درصد از نیاز ایران به آب هم از سفرههایِ آبِ زیرزمینی تامین میشود. تکاندهندهتر اینکه بر اساس دادههایِ این مقاله، میزان برداشت از این منابع آب زیرزمینی در ایران، ۳ برابر سریعتر از میزان بازیابیِ این منابع است.
کوتاهسخن، ما در حالِ نابود کردن خودمان به دست خودمان هستیم و ظاهرا ابعادِ این نابودیِ تدریجی آنقدر بزرگ بوده که در آن غرق شدهایم و به همین دلیل باورش نکردهایم. ایران روزبهروز خشکتر میشود و این همه، تقصیر ما و سیاستهایِ ما است.
منابع:
https://tejaratnews.com
آب یکی از ماده های حیاتی کره زمین است که طی چرخه ای خاص به شکل های مختلفی تبدیل می شود. تغییر اقلیم و گرم شدن کره زمین بر روی این چرخه طبیعی تاثیر مستقیم دارد و می تواند بر روی میزان، زمان بندی تبدیل و کیفیت آب کره زمین تغییرات زیادی را ایجاد کند. این ماده حیاتی مستقیما بر روی انسان ها و حیوان ها، بهداشت، سلامتی، کشاورزی، انرژی، اکوسیستم تاثیر دارد؛ در نتیجه تغییرات اقلیم می تواند به طور مستقیم بر روی مصرف کنندگان آب نیز تاثیر بگذارد.
تغییر اقلیم دائما در حال پیشروی است
با عوض شدن وضع آب و هوای کره زمین شرایط مناطق مختلف هم تغییر می کند. به عنوان مثال آب و هوای گرم باعث تبخیر بیشتر آب های زمین و اقیانوس ها می شود. به طور کلی هر چه محیطی گرم تر باشد آب بیشتری را در خود نگه می دارد. محققان پیش بینی کردند که با گرم تر شدن زمین پیامد های خطرناکی در انتظار همه موجودات زنده خواهد بود. در برخی مناطق خشکسالی های بیشتر و در برخی دیگر انتظار سیل های ناگهانی و ویرانگر می رود و این می تواند برای هر موجود زنده ای زیان بار باشد.
بارش باران و برف
با تغییر اقلیم و گرم تر شدن زمین بارش ها نیز دچار تغییر می شوند:بارش برف در بسیاری از نقاط کره زمین کمتر شده و به جای برف، بارش باران را تجربه می کنند. در مناطق کوهستانی که اکثر اوقات با بارش برف روبرو هستند، عرض رودخانه ها کمتر خواهد شد و در عوض بارش باران در شهرها و مناطق هموار بیشتر می گردد. به نظر می رسد تا کنون تغییرات اقلیمی بر آب های زیز زمینی تاثیر چندانی نداشته، اما در حال حاضر رقابت بر سر مصرف آب های جاری لحظه به لحظه بیشتر و بیشتر می شود.پیش بینی می شود که مناطق مرطوب به تدریج رو به خشکی بروند و همین امر سبب می شود به سیستم های آب و بخش های وابسته به آب کشورها فشار زیادی وارد شود.
تاثیر کیفیت آب بر انسان و اکوسیستم
یکی دیگر از تاثیرات تغییر اقلیم افت کیفیت آب است. با بالا رفتن دمای هوا، دمای آب نهرها، دریاچه ها و مخازن آب افزایش می یابد و این امر منجر به کاهش سطح اکسیژن محلول در آب می شود و در نتیجه استرس و فشار بیشتری روی ماهی ها، حشرات، سخت پوستان و سایر آبزیان وارد می شود.
با شدید تر شدن بارش ها احتمال اینکه آلودگی های بیشتری (از جمله رسوبات، نیتروژن کود های کشاورزی، عوامل بیماری زا، سموم دفع آفات و علف کش ها) در آبراه ها وارد شود بیشتر می شود و با ادامه این وضعیت شاهد ظاهر شدن باکتری ها و جلبک ها در سواحل، دهانه رودخانه ها و دریاچه ها و اقیانوس ها خواهیم بود.
تاثیر تغییر اقلیم بر پدیده جزر و مد
یکی از خطرناک ترین پیامد های تغییر اقلیم شدید تر شدن پدیده جزر و مد است. با ذوب شدن یخچال های طبیعی و گسترش اقیانوس ها، علاوه بر اکوسیستم طبیعی، جوامعی که در نزدیکی ساحل سکونت دارند هم در معرض خطر قرار می گیرند. افزایش سطح دریا، آب شور را به سفره های آب شیرین هدایت می کند در نتیجه برای مصرف این آب نیاز به تصفیه آب خواهیم داشت که فرآیند پر هزینه ای است و نیاز به انرژی زیادی دارد. با توجه به این موضوع فعالیت های انسانی زیادی که مستقیم یا غیر مستقیم به آب وابسته اند، با مشکل مواجه می شوند.
تاثیر تغییر اقلیم بر جوامع انسانی
درست است که تغییرات اقلیمی بر روی همه موجودات کره زمین تاثیر منفی می گذارد اما این تاثیرات بر روی جوامع فقیر و آسیب پذیر بسیار بیشتر از حد تصور است. تخمین زده می شود در حال حاضر حداقل ۶/۳ میلیارد نفر در سراسر جهان در مناطقی زندگی می کنند که با کمبود آب مواجه هستند و این رقم تا سال ۲۰۵۰ به ۸/۴ الی ۷/۵ میلیارد نفر افزایش می یابد. افزایش غیر قابل کنترل جمعیت، مهاجرت بدون کنترل، تغییر کاربری اراضی، کاهش سلامت خاک، کاهش آب های زیرزمینی، تخریب گسترده محیط زیست و از بین رفتن تنوع زیستی از خطرناکترین تاثیرات تغییر اقلیم در جوامع فقیر است.
برخی از مناطق سیل و طوفان های شدید و ویران کننده را تجربه می کنند و برخی دیگر دچار خشکسالی می شوند؛ در هر دو صورت ساکنین هر دو منطقه دچار خسارت و زیان شدید می شوند. محققان پیش بینی کرده اند با تغییر روز افزون اقلیم، این رویداد ها با شدت بیشتری رخ دهند. هم زمان با این اتفاقات، افزایش تقاضا برای آب برای تولید انرژی، کشاورزی، صنعت و آب آشامیدنی باعث به وجود آمدن دعوای بزرگی بر سر این منبع محدود و گرانبها می شود. به همین دلایل، اغلب گفته می شود که تغییرات اقلیمی مستقیما بر روی آب اثر می گذارد.
تغییر اقلیم و راهکار های مقابله با عواقب آن
تغییر اقلیم یک تهدید عمیق و فرصتی بی سابقه برای سرمایه گذاری و تبدیل سیستم های مدیریت آب است تا بشریت بتواند با استفاده از تغییر شیوه های مصرف و مدیریت آب، در آینده رشد کند و از خطر انقراض دور بماند.
در سال ۲۰۱۵ کشورها تحت چارچوب کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد تغییرات آب و هوایی (UNFCCC)، به توافق رسیدند که دمای جهانی را ۲ درجه کمتر از بالاترین دمای ثبت شده در قرن اخیر برسانند و به تعهدات خود پایبند باشند.
اثرات پیش بینی شده تغییر اقلیم در جهان و تاثیر آن بر آب
1- رشد ۱/۵ درجه ای گرم شدن کره زمین در هر دوره می تواند منابع آب را با خطر مواجه کند و جمعیت جهان را تا ۵۰% کاهش دهد.
2- افزایش غلظت گازهای گلخانه ای (GHG) منابع آب شیرین را تهدید می کند.
3- ضررهای اقتصادی ناشی از سیل بیشتر و بیشتر شده و جمعیت جهان را کاهش می دهد. پیش بینی می شود خطرات سیل در بخش هایی از: جنوب آسیا، آسیای جنوب شرقی، آسیای شمال شرقی، آفریقای گرمسیری و آمریکای جنوبی افزایش یابد.
4- افزایش فراوانی خشکسالی ها و کمتر شدن رطوبت خاک، کشاورزی و تامین منابع را با مشکل مواجه می کند.
5- تغییر اقلیم جریان و کیفیت آب را تغییر می دهد و حتی با تصفیه آب معمولی، آشامیدن آن خطرناک خواهد بود.
6- در مناطق سردسیر بارش و ذخیره برف کمتر شده و در فصل های گرم سال، سیلاب های برفی جریان خواهند داشت.
7- به دلیل گرم شدن مداوم هوا، سرعت ذوب یخ در رودخانه های دارای یخچال های طبیعی افزایش خواهد داشت اما پس از مدتی دوباره کاهش می یابد.8-
زندگی در جزایر کوچک و مناطق ساحلی سخت تر خواهد شد و منابع آب شیرین در آن نواحی به حداقل خواهد رسید.
کاهش روند تغییر اقلیم
به گفته محققان، بین اقداماتی که برای کاهش تغییر اقلیم می توان انجام داد و مصرف آب رابطه مستقیمی وجود دارد. به طور مثال کاهش انتشار گاز های گلخانه ای نیازمند مصرف آب زیادی است و از طرف دیگر بدست آوردن آب آشامیدنی سالم و شیرین دی اکسید کربن زیادی تولید می کند. جوامع بشری هنوز نتوانسته اند به طور کامل نقص های این چرخه را از بین ببرند.
با این حال برخی از استراتژی ها وجود دارد که می توانند با استفاده از آن همزمان از افزایش روند تغییر اقلیم جلوگیری کرده و منابع آب را هم حفظ کنند.
راه حل های مبتنی بر طبیعت یکی از این استراتژی هاست. به طور مثال با احیای جنگل ها و تالاب ها برای حفظ رطوبت خاک یا شارژ مجدد آبهای زیرزمینی می توان کیفیت آب را بهبود بخشید و از طرف دیگر دی اکسید کربنی که در چرخه تولید آب شیرین تولید می شود را جذب طبیعت کرد. جنگل های کره زمین بزرگ ترین منابع جذب و ذخیره کربن هستند.
گزینه های دیگری که برای این منظور می توان استفاده کرد شامل:
1- افزایش انرژی مفید مصرفی کارخانه ها
2- کاهش هدر رفتن آب (به طور مثال تعمیر نشتی و جلوگیری از خطاهای محاسباتی در مصرف آن)
3- اندازه گیری میزان مصرف آب برای مدیریت تقاضا
4- استفاده از فناوری های صرفه جویی در مصرف آب به ویژه در بخش های کشاورزی و صنعتی
5- نظارت و تنظیم سیستم های آبیاری
6- استفاده از منابع آب غیر متعارف مانند فاضلاب تصفیه شده برای مصارف کشاورزی و آبیاری
7- تولید و استفاده از انرژی های تجدیدپذیر و قابل بازیابی مانند نصب توربین های آبی و بادی برای تولید برق، صفحات خورشیدی و …
منابع:
http://daneshab.ir
https://jsw.um.ac.ir
خشکسالی و کم آبی به عنوان بی سروصدا ترین بلایای طبیعی در مقابل سیلاب به عنوان یکی از پر صدا ترین بلایای قرار گرفته است . این درحالی است که خطر و خسارت های ناشی از خشکسالی و کم آبی به مراتب بیشتر از سایر بلایای طبیعی مانند : سیل ، طوفان ، آتش فشان و حتی زلزله است . ولی به دلیلی که مشاهده ی تاثیر تخربی خشکسالی و کم آبی نیاز به زمان به نسبت طولانی دارد ، مطالعه و تحقیق و نحوه ی برخورد با آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است .
درحالی که وقوع یک دوره خشکسالی و کم آبی شدید علاوه بر خسارت های آشکار به طور معمول به محصولات کشاورزی ، فضای سبز و دامپروری وارد می آید و گاهی باعث قحطی می شود ، خسارت های ناپیدای دیگری را نیز باعث می شود که در مواردی جبران ناپذیر از حوزه های پیدا و آشکار آن است .
برای درامان ماندن از زلزله ، آتش فشان و سیلاب کافی است برای مدت کوتاهی از مرکز وقوع این بلاها فاصله گرفت ، ولی در صورت وقوع خشکسالی ، کل یک جامعه در یک دوره زمانی طولانی خسارت خواهد دید و گریز ازآن بدون برنامه ریزی میسر نخواهد بود .
خشکسالی و کم آبی حالتی طبیعی و مستمر از اقلیم است ، در حالی که بسیاری به اشتباه آن را واقعه ایی تصادفی می پندارند این پدیده به تقریب در تمامی مناطق اقلیمی رخ می دهد ، ولی مشخصه ی آن از یک منطقه به منطقه ای دیگر به طور کامل تفاوت دارد.
خشکسالی و کم آبی یک اختلال موقتی است و با خشکی تفاوت دارد چرا که خشکی ها صرفاٌ محدود به مناطقی با اندک بارندگی است و حالتی دایمی از اقلیم است .
خشکسالی جز بلایای طبیعی نامحسوس است .گرچه تعاریف متعددی برای این پدیده ارائه شده لیکن در کل حاصل کمبود بارش در طی یک دوره ی ممتد زمانی به طور معمول یک فصل یا بیشتر می باشد این کمبود منجر به نقصان آب برای برخی فعالیت ها ، گروه ها و یا یک بخش زیست محیطی می شود . همچنین دمای بالا ، باد شدید و رطوبت نسبی پاین تر در بسیاری از نقاط جهان با این پدیده همراه شده و به طرز قابل ملاحظه ایی برشدت آن می توانند بیفزایند .
خشکسالی های اخیر درهرگروه کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه ، نتایج اقتصادی ، تاثیرات زیست محیطی و دشواری های شخصی به بار آورده که جملگی باعث شده اند که آسیب پذیری تمامی جوامع به این پدیده ی زیانبخش طبیعی مد نظر قرار گیرد .
اهمیت خشکسالی و کم آبی :
خشکی و خشکسالی با وجود شباهت های زیادی مترادف نیست . خشکی از ویژگی های بارز اقلیمی نواحی خشک و نیمه خشک دلالت برشرایطی دارد که میانگین بارش یا آب قابل دسترس ،کم باشد درحالی که خشکسالی در هر منطقه ای و با هرنوع آب وهوایی می تواند روی دهد .
خشکسالی ویژگی بازگشت و طبیعی اقلیم است و به تقریب در تمامی رژیم های اقلیمی رخ می دهد این پدیده ،علاوه بر مناطق با بارندگی کم ، در مناطق مرطوب نیز اتفاق می افتد بنابراین خشکسالی بر خلاف خشکی که یک خصومت دایمی است و به مناطق با بارش کم محدود می شود یک ناهنجاری موقت است .
خشکسالی و کم آبی به دوره یی از زمان اطلاق می شود که عرضه ی رطوبت در آن زمان در سطح مشخص کم تر از حد انتظار شرایط معمول آب وهوایی باشد و به طور کلی خشکسالی را از نظر جوی ، هیدولوژی و کشاورزی مورد بحث قرار می دهند وبعضی نیز اصطلاح خشکی از نظر جامعه شناسی را معرفی کرده اند که در آن آب در مقابل استحصال کم تر ازحد مورد انتظار برای فعالیت های اقتصادی و اجتماعی می باشد . بطور کلی خشکسالی از دو جزء تشکیل شده است :
جزء آب وهوایی که منجر به کاهش بارش و آب قابل استحصال می شود و جزء تقاضا برای مصرف آب به طور معمول دربرخورد با پدیده ی خشکسالی ، عمده فعالیت در جزء دوم ، یعنی کاهش تقاضا برای مصرف متمرکز می شود .ک با این حال اگر چه برنامه ریزی ها برای مواجه شدن با پدیده ی خشکسالی می تواند تا حد زیادی موثر باشد اما قبل از هر گونه برنامه ریزی باید مشکل های اساسی که مانع اجرای فعالیت مورد نظر می شود را شناسایی کرد .
بحران آب درجهان و کم آبی
ایران تنها کشوری نسیت که در سال های اخیر با مساله ی بحران آب درگیر است بلکه جهان در حال تجربه بحران آب است . بیش از یک میلیارد از مردم جهان به آب سالم آشامیدنی و نیمی از مردم جهان به بهداشت مناسب دسترسی ندارند . بدون تغییرات اساسی ، بسیاری از مناطق جهان آب کافی برای تولید غذا ورشد جمعیت علی رغم اعمال سیاست های کنترل جمعیت ندارند . نابودی گونه های گیاهی و جانوری حقایق دیگری هستند که در بسیاری از نقاط جهان اتفاق افتاده و می توانند باعث تغییر روش زندگی نسل های آینده بشوند . بحران آب جهان ، یک بحران مدیریتی است . در قلب آن این سوال مطرح است : چگونه آب را می توان با بهره وری بالاتر مورد استفاده قرار داد؟ که جواب این سوال را می توان به صورت زیر خلاصه کرد :
- افزایش تولیدات با مصرف آب کمتر
- رقابت کمتر برسر آب
-نیاز کمتر به توسعه و ساخت سازه های زیر بنایی
- افزایش ایمنی و امنیت تولیدات غذایی
- داشتن آب بیشتر برای کشاورزی ، صنعت و مصارف خانگی و محیط زیست بهتر
در حال حاضر بحران آب نیازی به زنگ خطر ندارد . زنگ های خطر به صدا در آمده و می توان این بحران را مهار کرد استفاده از توسعه منابع آب را قابل تحمل ساخت . برای موفقیت در مهار این بحران نیاز به یک بررسی و تحقیق کامل برای مدیریت سیستم های با پیچیدگی بالا داریم . اگر ما رفتارمان و همچنین روش مدیریت استفاده ازآب را تغییر دهیم ،قادر به رسیدن به یک آینده مطلوب برای زمین و مردم آن خواهیم بود .
بحران کم آبی درایران
بدون شک نامگذاری قرن حاضر با عنوان «درآب» از سوی کارشناسان اقتصادی و بسیاری به نعنی توجه کردن به این مایع حیاتی پبیش از پیش است . آب از گذشته های بسیار دور همچنان دارای اهمیت بسزایی بوده است .
یکی از مهم ترین مواردی که بسیار ی از سیاست ها به آن توجه دارند بحث آب و به موازات آن «بحران آب » و تبعاتی است که می تواند دراثر نبودش برای مردم جامعه و حتی یک حوزه زیست محیطی دشواری های زیادی ایجاد کند .
باید دقت داشت که نیاز به آب مقوله ای نیست که دارای محدودیت زمانی و مکانی باشد و بتوان با مایعی دیگر درصددجایگزین کردن،کمبود و خلاء آن برآمد.ضمن آنکه براساس آمار موجود جمعیت جهان ، جمعیت کشور و کلان شهرهای ما همچنان درحال روند صعودی و افزایش است . از طرفی منابع آب در کشورهایی چون ایران ، محدود وبارندگی ها تقریباً یک سوم تا یک چهارم متوسط بارندگی دیگر نقاط جهان است . از سوی دیگر متاسفانه آلوده شدن آب ها ،چه سطحی و چه زیر زمینی درحال افزایش است .
در دهه های اخیر و به ویژه در سال پایانی قرن بیستم آب به عنوان موضوعی مهم کانون مباحثات و مذاکرات بین المللی قرار گرفته است .در سال های پیش مشکلات ، مسایل و کمبودهای آب در مقیاس محلی مطرح بود ، اما در شرایط فعلی و ازآن مهمتر در آینده این مشکلات در مقیاس های ملی ، منطقه ای و حتی جهان بروز خواهد کرد .
در گذشته آب بود ، اما برای رسیدن به آن محدودیت تکنولوژی وجود داشت . اکنون ، اصولاٌ آب اضافی برای توسعه وجود ندارد ومقدار آب تجدید شونده که هم اکنون کره زمین دریافت می کند معادل همان آبی است که هزارن سال پیش دریافت کرده و ثابت است.
باید توجه داشت مقدار سرانه مصرف آب به شدت درحال افزایش است . دلیل این امر به افزایش سطح رفاه و به تبع آن تنوع نیازهای آبی مربوط می شود .
شیوه های مقابه با بحران کم آبی
برای مباره با کم آبی و مشکلات ناشی ازآن از روش های زیر پیشنهاد می شود :
الف- اولویت های مصرف
همزمان با کمبود بارندگی ، شرایط اقلیمی و آب وهوایی کشور دچار تغییر و جابجایی شده است . مثلاً گرمای بعضی شهرهای سردسیر در اولین روزهای سال جدید به 28 تا30 درجه رسید . گرمایی که معمولاً شهرها در تابستان شاهد آن بودند مثلا همدان همیشه شاهد برف های حجیم در کوه های خود بوده است درحالی که در دوسال اخیر در کوه های شهر همدان برف چندانی نیامده است .
ب) جیره بندی :
در پی کاهش بارندگی ، مسئولان وزارت نیرو از احتمال جیره بندی آب در برخی از استان های کشور در تابستان خبر دادند . به گزارش خبرگزاری اقتصاد ایران استان هایی چون : اراک ،یزد ، کرمان ،همدان و سیستان و بلوچستان درسال گذشته دچار کمبود آب وجیره بندی شدند .برای افزایش بارش باران و رفع بحران در سال گذشته بسیاری از استان ها نماز استسقا (باران) یه جا آورند .
اصلاح ساختارمصرف:
براساس آمارهای موجود در وزارت نیرو و میانگین سی ساله ، بارندگی سالانه ایران 250 میلی متر بوده است که همین آمار نشان دهنده این است که بارش سالانه کشورمان نسبت به جهان خصوصاٌ کشورهای اروپایی که بیشتر از700تا800 میلی متر درسال است بسار کمتر ازحد متوسط بارندگی است . در عین حال باروند صنعتی شدن کشورها ، به طور طبیعی پساب های صنعتی (شیمیایی ) هم افزایش چمشگیری می یابد فاضلاب ها به چاه های و سفره های زیر زمینی نشت می کنند که پیامد آن افزایش اپیدمی بیماری ها است .
موارد زیر نیز درحل بحران آب کارگشا می باشد :
1- تدوین آیین نامه اجرایی چگونگی آب
2- حفاظت و بازیافت در برنامه های بخش های مصرف
3- آگاه سازی عمومی و مشارکت مردم دربرنامه ریزی و مدیریت آب
4- توجه به عرضه و تقاضا در کل چرخه آب
5- توجه دقیق به مدیریت جامع آب
6- برآورد ارزش اقتصادی آب درهریک از حوزه های آبری
7- توجه به برنامه های اجرایی مدیریت خشکسالی
8- استفاده از روش های نوین آبیاری و کم آبیاری (آبیاری قطره ای)
9- ارتقاء سطح فرهنگ مردم و جامعه دراستفاده ازآب
10- به کارگیری تجربه های کشورهای موفق در زمینه ی کشاورزی
11-ساخت سدهای جدید و اصلاح و احداث شبکه
12- بررسی شکستگی های شبکه ها برای جلوگیری از اتلاف آب
13- طرح هایی نظیر حفر چاه ،انتقال آب از مناطق دیگر و آبرسانی به وسیله تانکر
14- کنترل ذخیره پشت سدها
15- پمپاژ ها و حفر چاه های موقت ، استفاده از تانکرهای آبرسانی
16- تغییر الگوی کشت توسط کشاورزان
17- مبارزه با علف های هرز ، آبیباری درساعات خشک در روز (عصرها) ، استفاده از کودهای مقاوم درخاک های خشک ، تنک کردن میوه ها، بالا بردن مقاومت درختان ، شخم سطحی و ایزوله کردن چوب ها و حرس سبز ،
18- به کارگیری اندیشه علمی راهی جهت پیشگیری ازکم آبی
پس مسئولین و دست اندرکاران بحران کم آبی نباید نگرشی مقطعی و آنی داشته باشند بلکه بایر بر مبنای مقابله اضطراری و تدوین یک برنامه بلند مدت منظم و مداوم جهت آمادگی و پیشگیری از گسترش این بحران جلوگیری کند و در این راه نه تنها مسئولین بلکه همه دستگاههای اجرایی و مردم از مجریان اجرای راهبردهای مدیرت کم آبی و کاهش اثرات خشکسالی می باشند .
در مواجهه با بحران آب باید تهدیدها به فرصت تبدیل کنیم و این مساله را امری ارزشی بدانیم که نه تنها یک ارگان بلکه تمام مردم ایران موظف به حل این مشکل هستند زیرا در این موفقیت با یک معادله ی دو مجهولی مواجهیم. یک مجهول آن کمبود آب است که در مقابل آن باید راه حل علمی اندیشید و دوم این است که از این تهدید بالقوه چگونه یک فرصت بسازیم .هنر ما عبور آرام و منطقی از چالش کم آبی است یعنی باتدبیر ، سخت کوشی و مدیریت درست با کم ترین خسارت باید ازآن عبور کرد و مشکل ها را شناخت پس مردم را آگاه نمود و فرهنگ صرفه جوی را جا انداخت .
روابط عمومی ها نیز درحل بحران آب نقش به سزایی دارند زیرا درست صحبت کردن با مردن هنری برای روایط عمومی ها محسوب می شود . آنان باید با تعامل و همکاری خود با صدا و سیما و رسانه های جمعی به صورت منسجم و مطابق با رویکرد های وزارت نیرو درجهت اطلاع رسانی به موقع و صحیح اقدامات لازم رابه عمل آورند . این ارتباط فنی ، زیبا ، با نشاط و استادانه باشد تمام توان خود را درحل این امر مهم به کار گیرند .
همه ی مردم به ایت مساله آگاه شوند که باید صرفه جویی در مصرف آب را از خودمان شروع کنیم و مشکل جامعه را مشکل خود و خانواده ی خود بدانیم و فرزندان خود را نیز از همان دوران کودکی با استفاده صحیح از طلای آب آشنا سازیم .چرا که آب تنها نعمتی است که جایگزین ندارد ونبود آن حیات را از انسان ها و تمام موجودات جهان سلب می کند.
و باید درحفظ آن بکوشیم .
منابع:
https://keramatzade.com
ماشین لباسشویی از جمله دستگاههایی است که روز به روز بیشتر به خانواده های ایرانی راه پیدا می کند . در حال حاضر شاید بیش از 75 درصد از خانوارهای شهری دارای این دستگاه هستند.
قبل از شستشوی لباس، لکه های سخت را بشویید. برخی از لکه ها برای تمیزی به تکنیک خاص نیاز دارند. می توانید قبل از شستشو لکه ها را در ظرف لکه بر بیاندازید. برای پاک کردن لکه، آنها را با دست ماساژ دهید. برای لکه های خیلی سخت، باید لکه بر را با برس روی لباس بمالید. پیش شستشوی لکه ها باعث می شود که لکه ها در دور اول شستشو از بین بروند و به شستشوی چند باره نیازی نیست.
لباسشوییهایی با درب جلو، آب و انرژی کمتری مصرف میکنند.
برای شستشوی لباس ها، لباس شویی را فقط هنگامی که ظرفیت آن تکمیل است،روشن کنید. شستشو با حداکثر حجم لباس باعث صرفه جویی حدود 10،534 گالن آب در هر سال می شود.
این روزها بحث بحران آب و وضعیت منابع آب در ایران بسیار جدی و هر منطقه از کشور به شکلی درگیر این بحران شده است. خشک شدن پیکره های منابع آب سطحی چون دریاچه ها، تالابها، رودخانه ها و زوال کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی چهره طبیعت ایران را دگرگون کرده است.
این مسئله هر روز پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی عمیق تری را رقم می زند. به روایت آمار، خشک شدن سالانه ۱۳ هزار هکتار باغ پسته در کرمان، خالی شدن روستاها و مهاجرت به شهرها، گسترش پدیده حاشیه نشینی در شهرها و افزایش امار آسیب های اجتماعی بخشی کوچکی از پیامدهای این بحران است. دلایل متعددی نیز برای بروز این بحران متصور می شوند. از خشکسالی و تغییر اقلیم گرفته تا سوءمدیریت و افزایش جمعیت و غیره. در این نوشتار زیست آنلاین، سعی می دارد نگاهی به وضعیت منابع آب در ایران و دلایل و پیامدهای این بحران داشته باشد.
وضعیت منابع کنونی منابع آب ایرانیان را از سختکوشترین انسانها در ساختن تمدن در عرصه زمین می دانند.
باید گفت که رابطه آب با جامعه ایرانی مسئله تازهای و جدیدی نیست. کم آبی با روح انسان ایرانی در پیوند است. ۸۵ درصد طبیعت ایران دارای اقلیمی خشک و فراخشک بوده و بیش از ۷۰ درصد مناطق ایران بارش سالانه ای کمتر از ۲۰۰ میلی متر دارند. این یعنی ایران با یک هیدرولوژی سخت ناشی از توزیع نامتناسب زمانی و مکانی بارندگی روبرو بوده اند. از این رو کمآبی از مولفه های ذاتی طبیعت خشن ایران بوده است. از این رو است که شاید ایرانیان را از سختکوشترین انسانها در ساختن تمدن در عرصه زمین می دانند. حفر کیلومترها تونل زیرزمینی، چاه، آب انبارها و یخچالهای متعدد نشان از سرمایه گذاری متعدد ایرانیان برای پی ریزی تمدن در این عرصه جغرافیایی دارد. شکل زیر وضعیت پراکندگی بارش در سطح کشور را نشان می دهد.
در یک دهه گذشته میزان منابع آب تجدیدپذیر کشور به ۱۱۰ میلیارد مترمکعب وحتی اخیراً در ۵ سال گذشته به ۱۰۰ میلیارد متر مکعب کاهش پیدا کرده است.
سیاست گذاران و تصمیم گیرندگان در ۵ دهه گذشته با تاکید بر صرف بر مدیریت تامین آب، با ساخت سدها برای ذخیره درون و برون سالی و انتقال آب سعی بر مدیریت این پراکندگی مکانی و زمانی در منابع آب سطحی کشور کردند. طبق آمار رسمی تا انتهای دهه ۸۰، طبیعت ایران هر ساله به طور متوسط میزان آبی معادل ۱۳۰ میلیارد مترمکعب را هر ساله در اختیار جامعه ایرانی قرار می داده است. ۱۱۸ میلیارد مترمکعب از این میزان منابع تجدیدپذیر ناشی از ریزش های جوی بوده، که تنها ۳۰ درصد حجم ریزش ها بوده و ۷۱ درصد از حجم ناشی از ریزش های جوی به صورت تبخیر و تعریق از دسترس خارج می شود، و حدود ۱۲ میلیارد مترمکعب از طریق جریان های سطحی وارد کشور می شود و یا به صورت رودخانه های مشترک مرزی جریان پیدا می نماید. اما بر اساس اظهار نظر مسئولین وزارت نیرو، به دلیل تغییر اقلیم و بهم خوردن تعادل بین منابع زیرزمینی و سطحی و زوال کیفی منابع، این مقدار بنا در یک دهه گذشته به ۱۱۰ میلیارد مترمکعب وحتی اخیراً در ۵ سال گذشته به ۱۰۰ میلیارد متر مکعب کاهش پیدا کرده است. مشخص نبودن وضعیت میزان منابع تجدیدپذیر در دسترس به صورت دقیق و شفاف، در کشوری که به این میزان آب اهمیت دارد، نیز خود حکایت پرغصه ای است.
در دهه های اخیر دست اندازی به منابع آب تجدیدناپذیر شده است که سهم آیندگان و ضامن حفظ تمدن ایرانی در این خطه جغرافیایی است.
وضعیت اسفبار این است که در دهه های اخیر علاوه بر مصرف تمام منابع آب تجدیدپذیر، دست اندازی به منابع آب تجدیدناپذیر شده است که سهم آیندگان و ضامن حفظ تمدن ایرانی در این خطه جغرافیایی است. برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی تجدید پذیر در دهه های اخیر به صورت بی رویه و غیرپایداری افزایش پیدا کرده است. میزان چاه ها از ۴۷ هزار حلقه چاه در سال ۱۳۵۰ به حدود ۷۶۳ هزار حلقه چاه تا سال ۱۳۹۰ افزایش پیدا کرده است که این روند همچنان ادامه دارد. شکل زیر وضعیت افزایش حفر چاه در دهه های اخیر را نشان می دهد.
در سالهای اخیر علیرغم افزایش تعداد چاهها، میزان تخلیه افزایش نیافته است.
چنانچه ملاحظه می شود ابتدا با حفر چاههای بیشتر میزان برداشت از منابع آب زیرزمینی بیشتر شده است. اما نمودار نشان میدهد که در سالهای اخیر علیرغم افزایش تعداد چاهها، میزان تخلیه افزایش نیافته است. این به آن معنی است که منابع آب زیرزمینی ایران به حد نهایی ظرفیت خود رسیده و با حفر چاه بیشتر امکان برداشت بیشتر از این منابع وجود ندارد.
این برداشت بیرویه منجر شده است که بر اساس آمار رسمی وزارت نیرو تا سال ۱۳۹۵ از ۶۰۹ محدوده مطالعاتی و دشت کشور، ۳۱۹ دشت ممنوعه بحرانی شود. این تعداد دشت ممنوعه بیش از ۹۰ تا ۹۵ درصد منابع آب زیرزمینی کشور را در خود ذخیره داشته اند. دشت های باقی مانده یا بسیار کوچک هستند و یا از نظر جغرافیایی و زمین شناختی امکان توسعه در آنجا ممکن نبوده است. نقشه زیر وضعیت دشت های ممنونه در کشور را نشان می دهد.
بیشتر منابع آب باقی مانده در سفره های آب زیرزمینی شور بوده و دارای کیفیت نامطلوبی هستند.شایان توجه بسیار است که مطابق آمار رسمی وزارت نیرو میزان منابع آب زیرزمینی تجدیدناپذیر کشور حدود ۵۰۰ میلیارد مترمکعب برآورده شده است که بر اساس آمار تا سال ۱۳۹۵ حدود ۱۳۱ میلیارد مترمکعب از این ذخایر استراتژیک تجدیدناپذیر برداشت شده است. این آمار به این معنی نیست که که تنها ۲۵ درصد از این منابع برداشت و مصرف شده است، بلکه آنچه که بسیار باید مورد تاکید قرار گیرد این است که بیشتر منابع آب باقی مانده در سفره های آب زیرزمینی شور بوده و دارای کیفیت نامطلوبی هستند. به این معنی که درست است که از نظر کمی آبی وجود دارد اما از نظر کیفی این آب قابل استفاده برای فعالیت های انسان شامل کشاورزی، صنعت و شرب نیست.
پیامدهای بحران آب در ایران تداوم این شرایط موجب شده که پیامدهای گسترده پیدا و پنهان اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی بحران آب هر روز آشکار تر میشود.بهرهبرداری بیرویه و ناپایدار از منابع آبی در چندین دهه گذشته منابع آب کشور را در وضعیت بسیار شکننده ای قرار داده و تداوم این شرایط موجب شده که پیامدهای گسترده پیدا و پنهان اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی بحران آب هر روز آشکار تر میشود. از پیامدهای زیست محیطی مشهود و آشکار بحران آب می توان به زوال اکوسیستمهای آبی از جمله کم شدن آب دریاچهها، تالابها، کاهش آبدهی رودخانه و پایین رفتن سطح آب زیرزمینی، خشک شدن قناتها، چشمهها و چاههای آب، ، زوال زیستبوم های وابسته، تنزل کیفیت آب، نشست زمین، شوری اراضی و بیابانزایی و توسعه بیابانها اشاره کرد.
بر اساس گزارش بانک جهانی هزینههای سالانه تخریب زیست محیطی مرتبط با آب در ایران بسیار بالاست. نمودار زیر نشان میدهد که هزینه سالانه زیست محیطی مرتبط با آب در ایران در مقایسه با چند کشور خاورمیانه و شمال آفریقا چند درصد از تولید ناخالص داخلی را شامل می شود.
پیامدهای اقتصادی بحران آب در همه بخشهای اقتصادی قابل مشاهده است. در بخش کشاورزی افزایش هزینه پمپاژ و استحصال آب، خشک شدن باغات و زمین های کشاورزی، کاهش عملکرد کشاورزی، افزایش ریسک محصولات کشاورزی و غیره را می توان از پیامدهای بحران آب نام برد. برای مثال، سالانه حدود ۱۳ هزار هکتار باغ پسته در استان کرمان خشک می شوند و نخلستان های جنوب در اثر بی آبی در حال خشک شدن هستند و کیفیت محصولات بسیار نازل شده است. به دیگر سخن، کشاورزی ایران در اثر بحران آب دچار خسارتهای بسیار زیادی شده است. با توجه به پیوند خوردن نظام کشاورزی با مسئله معیشت، به ویژه معیشت روستاییان، در ایران، زوال بخش کشاورزی ایران به معنی به خطر افتادن معیشت روستاییان است. در بخش صنعت هم امکان توسعه فعالیت های صنعتی در عرصه سرزمینی به دلیل محدودیت آب بسیار پرچالش شده و صنایع مختلف صنعتی، کشاورزی، خدماتی چون توریسم تحت تاثیر قرار گرفته است. برای مثال با وجود رودخانه زاینده رود و جذابیتهای آن و پلهای روی آن، صنعت گردشگری در سال باعث رونق اقتصادی منطقه اصفهان شده بود اما با خشک شدن رودخانه زاینده رود به این بخش از اقتصاد گردشگری اصفهان ضربه جدی خورده است.
تشدید روزافزون بحران آب باعث بروز پیامدهای بلندمدت نامشهود اقتصادی می شود.
تشدید روزافزون بحران آب باعث بروز پیامدهای بلندمدت نامشهود اقتصادی دیگری چون پر ابهام بودن امکان حفظ سرمایه گذاری های موجود و افزایش عدم اطمینان سرمایه گذاران و فعالین اقتصادی از پایداری بالفعل و بالقوه منابع آبی مورد نیاز برای فعالیت اقتصادی و افزایش ریسک اقتصادی برای سرمایه گذاری هم می شود.
بحران آب در آینده نه چندان دور، موجب به چالش کشیده شدن بقای جامعه و تمدن ایرانی با قدمت چند هزار ساله می شود.
این پیامدهای اقتصادی و زیست محیطی باعث بروز پیامدها و هزینه های اجتماعی چون مهاجرت گسترده انسانی از مناطق کشاورزی و روستایی به حاشیه شهرها در بازه زمانی کوتاه، افزایش حاشیه نشینی در کلان شهرها و بروز آسیب های اجتماعی گوناگون را بر جامعه ایران تحمیل می کند. به گونه ای که بحران آب در حال تغییر سیمای اجتماعی جامعه ایرانی است. از این رو بحران آب در آینده نه چندان دور، موجب به چالش کشیده شدن بقای جامعه و تمدن ایرانی با قدمت چند هزار ساله می شود.
دلایل بحران آب در ایران همه عوامل و دلایل درون و بیرون بخش آب، منجر به افزایش روزافزون و گسترده شکاف بین عرضه و تقاضای آب در دوران مدرن، به ویژه چهار دهه اخیر، شده است.
کارشناسان دلایل زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی متعددی برای وضعیت بحرانی کنونی منابع آب در ایران بر می شمارند. اما آنچه روشن است این است که همه این دلایل منجر به افزایش روزافزون و گسترده شکاف بین عرضه و تقاضای آب در دوران مدرن، به ویژه چهار دهه اخیر، شده است. در دهههای اول این شکاف با طرح های توسعه منابع آب و ورود فناوریهای نو پاسخ داده و بر مسیر توسعه پرمصرف آب بدون درنظرگرفتن محدودیتهای طبیعت ایران تاکید شد. برای حل این شکاف بیشتر بر مدیریت تامین آب تمرکز شد، موتور سدسازی روشن شد و اقتصاد سیاسی بزرگی حول آن شکل گرفت. همزمان تکنولوژی حفر چاههای نیمه عمیق و عمیق منجر به تامین آب بیشتر شد. اما با این وجود به مدیریت تقاضا و مصرف آب کمتر توجه و به مرور بر این شکاف افزوده شد.
آنچه امروز شاهد هستیم حاصل نظام تدبیر و اقدامات متعدد جامعه ایرانی در حوزههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی است. عوامل متعددی در افزایش شکاف بین عرضه و تقاضای آب تاثیر گذار بوده که بیشتر این عوامل، شامل محرکهای اقتصادی، اجتماعی و غیره، در بیرون از بخش آب هستند و بر بخش آب تاثیرگذارند. بنابراین، اگر بخواهیم تحلیلی درست از عوامل تاثیرگذار بر بروز وضعیت کنونی داشته باشیم نیازمند درک صحیح از مسیر طی شده در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و اکولوژیکی و رابطه متقابل بین این حوزهها با هم و تاثیرگذاری و تاثیرپذیری آنها بر/از روند بهرهبرداری از منابع آب هستیم. آنچه امروز شاهد هستیم حاصل نظام تدبیر و اقدامات متعدد جامعه ایرانی در حوزههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی است.
انتظار داشتن از آب برای تامین اهداف متعدد توسعه، ایجاد اشتغال، امنیت غذایی، تولید درآمد، امنیت ملی، ایجاد رفاء و غیره از طریق آن و عدم تعریف و تنظیم درست رابطه توسعه با آب منجر به استفاده بی رویه از منابع آب بدون در نظر گرفتن ظرفیت تحمل طبیعت ایران می شود. دستاندازی به حقوق نسلهای آینده که نماینده ای در حال حاضر ندارند برای ایجاد رفاه متوهمانه و مصرفگرایانه با سبک زندگی مسرفانه برای یک یا دو نسل وقتی با اقتصاد سیاسی آب و انرژی غیرشفاف، پرفساد و رانتخیز ترکیب شود، چنین سرنوشتی را برای منابع آب رقم زده است. این طور می شود که کنش تاریخی جامعه برای توسعه و رشد اقتصادی و تحقق عدالت اقتصادی و اجتماعی در ردای قانون و تضاد منافع و رفتارهای سیاستگذاران در بازار سیاست، بروز تعارضات و پیامدهای اجتماعی و وابستگی به مسیر طی شده، کلاف مدیریت آب را سردرگم میکند. افزایش مسیر توسعه آببر با جانمایی نامناسب فعالیت های اقتصادی، برای تامین منافع گروهی و منطقهای و نه منافع ملی، و سکونتگاههای کلان جمعیتی در گستره سرزمین منجر به تعمیق و گسترده شدن شکاف بین عرضه و تقاضای آب شد.
در دهه های گذشته تنها بر رویههای اداری با نگاهی بخشی تاکید و دو سازوکار اقتصادی و جامعه محور به حاشیه رانده شد.
یکی از عوامل اصلی بروز این کلاف سردرگم آب تغییرات در حوزه حکمرانی آب در دهه های گذشته است. از دهه ۱۳۴۰ با قانون «آب و نحوه ملی شدن آن» و عمومی شدن مالکیت آبها و مسئولیت دولت حفظ و بهرهبرداری از این منابع عمومی تغییرات چشمگیری در حکمرانی آب اتفاق افتاد. گستره فعالیت دولت یا حکومت در مدیریت منابع آب افزایش یافت و به مرور سهم مشارکت جامعه محلی و بخش خصوصی در مدیریت آب که به صورت تاریخی مشارکتی مدیریت میشد، محدود شد. در نتیجه تنها رویههای اداری با نگاهی بخشی و استفاده از رویههای قضایی برای کنترل تخلفات مورد توجه قرار گرفت و دو سازوکار اقتصادی و جامعه محور به حاشیه رانده شد. این موضوع توان دیگر سازوکارهای تصمیم گیری و اجرای تصمیمات و کنترل بهره برداری بی رویه از منابع آب را کم و بی اثر کرد.
تاکید و تمرکز بر رویه سلسله مراتبی و اداری برای تصمیم گیری و اجرای تصمیمات در حوزه آب درکنار نظام حکمرانی عمومی غیرشفاف و رانتجویانه، عوامفریبانه و غیرکارشناسی باعث زوال سرمایه اجتماعی جامعه، و پتانسیلهای تاریخی مدیریت آب شد و امروز برای انجام هر اقدام اصلاحگرانه ای، با ظرفیتهایی که صدمه دیده اند، روبرو هستیم.
شرایط امروز طبیعت از رفتار دیروز انسان و جامعه ایرانی شکل گرفته است و آینده روشن و پایدار حاصل شناخت درست مسئله و تبیین سیاستهای درست و اجرای تدابیر دوراندیشانه و خردمندانه است. آینده جامعه ایران، به ویژه در فلات مرکزی، به آب گره خورده است و هر گونه اقدامی نیازمند درک درست از مسیر تاریخی تحولات اقتصادی، حکمرانی و اجتماعی و دلایل بروز شکاف بین عرضه و تقاضای آب می باشد.
مسئله آب یک مسئله اجتماعی، اقتصادی، تاریخی و فرهنگی است و راهکاری اجتماعی و فرهنگی را میطلبد.بر اساس آنچه آمد، تأکید بر مدیریت تأمین و عرضه آب و عدم توجه به مدیریت تقاضا و مصرف آب، تمرکز تنها بر رویههای دولتی و اداری و استمرار بر درنظر نگرفتن رویهها و سازوکارهای اقتصادی، اجتماعی، هژمونی تفکر و رویه فنی و مهندسی بر رویه اجتماعی و تاریخی، حکمرانی تک سطحی متمرکز بهجای حکمرانی چند سطحی، بدون توجه به محلی بودن مسئله آب و ظرفیتهای ویژه مدیریت محلی آب در حل مسئله، رانتهای اقتصادی در اقتصاد سیاسی پر فساد آب و عوامل متعدد دیگر منجر تعمیق و گسترده شدن شکاف بین عرضه و تقاضای آب و وضعیت کنونی منابع آب شده است. بنا بر دلایل و عوامل فوق الذکر، مسئله آب بیش و پیش از اینکه مسئله فنی و مهندسی باشد، مسئله اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است تنها با تفکر فنی و مهندسی و تاکید تأمین آب بیشتر، حل نخواهد شد. از این رو، مسئله آب راهکاری اجتماعی و سیاسی و اقتصادی را میطلبد.
* پیشنهادها
روشهای بیشماری برای استفاده از آب به صورت پایدار و نه از طریق مصرف آب بیشتر، وجود دارد. فهرست خلاصهای از مهمترین اقدامها را در این زمینه میتوان به شرح زیر ارایه کرد:
-انطباق میان کیفیت آب با نوع مصرف، برای مثال، استفاده از آب غیر شرب حاصل از تصفیه فاضلابها در سیفون توالت و برای آبیاری چمن.
-توسعه» روش آبیاری قطرهای که میتواند مصرف آب را بین ۳۰ تا ۷۰درصد کاهش و همزمان میزان تولید محصول را نیز بیست تا نود درصد افزایش دهد.
- استفاده از شیرهای آب کم مصرف در دستشوییها و ماشینهای لباسشویی.
- جلوگیری از نشت آب .
- کشت گیاهان سازگار با شرایط اقلیمی در مناطق خشک و کمآب و توسعه فضای سبز با کشت گیاهان بومی که نیاز اندکی به آب دارند.
- بازیافت آب، برخی از صنایع، به ویژه در مناطق خشک و کم آب، پیشگام استفاده از روشهای کارآمد و کم هزینه برای بازیافت، تصفیه و استفاده» مجدد از آب بودهاند.
- جمعآوری آب باران در مناطق شهری، با توسعه سیستم جمعآوری و ذخیره آب از طریق سقف منازل میتوان آبی به اندازه آبهای روان حاصل از نزولات جوی را مانند سد بزرگی ذخیره و مصرف کرد.
یکی از بهترین روشها برای استفاده عملی از این اقدامها توقف اعطای یارانه به بخش آب است. چنانچه قیمت استحصال نشان دهنده تمام یا بخشی از هزینههای مالی، اجتماعی و زیستمحیطی تأمین آب باشد، استفاده عقلایی از منابع آب به طور خودکار محقق میشود.
منابع:
https://shoaresal.ir
https://www.zistonline.com
دانش آموز گرامی سلام من بهرامی هستم داور شعر شرکت آب منطقه ...